شاعر : علیرضا شریف نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل
اندوه و غم به چشم ترت سخت میگرفتیک عمرغصه برجگرت سخت میگرفت از روضـههـای خـانـۀ مـادر دل شـمـا درکوچه موقع گذرت سخت میگرفت
ازروی دربه خـانۀ امـن تو ریخـتـنـد دشمن شـبانـه آنقـدرت سخت میگرفت
حـتی امـان نـداد که نـعـلـیـن پـا کـنـیـد آن بیحیا که دور و برت سخت میگرفت پای برهـنه در پی مرکـب به کـوچهها با ریسمان به بال و پرت سخت میگرفت بـرتـخـت بـود واذن نـشـسـتن نـداد آه بر پای خسته و کمرت سخت میگرفت لـبریـزخـشـم برسـرتـان داد میکـشید تیغ برهنهاش به سرت سخت میگرفت این روزها که پیـرتـر و پیـرتـر شـدید با زهرکینه برجگرت سخت میگرفت بعد از گذشت اینهمه سالازغریبیات خاک بقیعِ غم،به برت سخت میگرفت آقـا سـؤال؟رفـتی و در مـاتـمت کـسی با تـازیـانه بر پـسرت سخت میگرفت